هر آنچه کوچک تر است زیباتر است

غزال زارع

شهریور 1404

“هنر همیشه آیینه‌ای از احساسات و نگاه انسان به جهان پیرامونش بوده است. برخی آثار هنری با تمرکز بر زیبایی‌های ساده و شادی‌بخش طبیعت، مناظر و لحظه‌های دلنشین زندگی، تلاشی برای ایجاد لذت و آرامش در مخاطب دارند. این نوع هنر بیشتر بر لذت بصری و تجربه‌ی لحظه‌ای تأکید می‌کند و اغلب تماشاگر را به دنیایی سرشار از رنگ، شادی و امید می‌برد.

با وجود آن‌که چنین آثاری ممکن است از نظر مفهومی پیچیدگی چندانی نداشته باشند، اما ارزش آن‌ها در یادآوری شادی‌های کوچک و زنده کردن احساسات مثبت است. هدف هنرمند در این مسیر، نه صرفاً نمایش تصویر، بلکه انتقال نوعی حس زندگی و آرامش به مخاطب است؛ حسی که در دنیای پرهیاهوی امروز می‌تواند نقشی ضروری و الهام‌بخش ایفا کند.”

مقدمه، برگرفته از کتاب هنر همچون درمان اثری از جان آرمسترانگ و آلن دوباتن است که مناسب دیدم در آغاز این یادداشت آورده شود. نمایش اخیرکه به کوشش محبوبه یزدانی ومونا نجفی در گالری *بُستان* برگزارشده است؛مجموعه ای درخشان با مشارکت هنرمندان پیشکسوت و نوظهور میباشد.

  آنچه  مورد توجه است *چرایی انتخاب آثار هنری در سایز کوچک در هنر معاصر* از منظر این گفتار ، انتخاب آثار هنری در ابعاد کوچک برای این پروژه، نه تنها یک انتخاب فرمی و زیبایی‌شناختی است، بلکه از حیث روانشناسی و انسان‌شناسی نیز اهمیت ویژه‌ای یافته است. این گرایش را می‌توان در سه محور اصلی بررسی کرد:

1. بُعد روانشناسی

آثار کوچک تجربه‌ای صمیمی‌تر برای مخاطب ایجاد می‌کنند. مخاطب برای درک جزئیات ناگزیر به نزدیک شدن به اثر است، و این نزدیکی نوعی ارتباط شخصی و خصوصی میان او و اثر شکل می‌دهد. برخلاف آثار عظیم‌الجثه که با شکوه و هیبت خود بر بیننده سلطه می‌افکنند، آثار کوچک حس کنترل‌پذیری، آرامش و مالکیت فردی را القا می‌کنند. از منظر روانشناسی ادراک، مقیاس کوچک موجب تمرکز عاطفی و ذهنی بیشتر نیز می‌شود؛ چرا که نگاه بیننده بر محدوده‌ای محدود اما غنی از جزئیات متمرکز می‌گردد.

2. بُعد انسان‌شناسی و فرهنگی

هنر در ابعاد کوچک ریشه در سنت‌های کهن دارد؛ از نسخه‌های خطی و مینیاتورها گرفته تا آثار دستی و تزئینی. بازگشت به مقیاس کوچک در هنر معاصر را می‌توان نوعی پیوند با حافظه جمعی و میراث فرهنگی دانست. همچنین آثار کوچک به‌واسطه‌ی قابلیت حمل و امکان حضور در فضاهای شخصی و خانگی، بیش از آثار بزرگ با سبک زندگی معاصر همخوانی دارند. در بُعد انسان‌شناختی، مقیاس کوچک به هنرمند امکان می‌دهد تا بر جزئیات هویتی، نمادین و نشانه‌ای تمرکز کند؛ جزئیاتی که در آثار بزرگ‌تر گاه محو یا کم‌رنگ می‌شوند.

3. بُعد اجتماعی و معاصر

جهان امروز با محدودیت‌های فضایی و تغییر

در شیوه‌های زیست شهری مواجه است. خانه‌های کوچک‌تر و فضاهای محدود زندگی شهری نیازمند آثاری‌اند که متناسب با این محیط‌ها باشند. از سوی دیگر، انتخاب مقیاس کوچک می‌تواند پاسخی انتقادی به جریان مصرف‌گرایی و عظمت‌گرایی در هنر و جامعه باشد. در همین راستا، آثار کوچک بیش از آن‌که در پی نمایش قدرت یا عظمت باشند، بازتابی از جهان شخصی، ذهنی و درونی هنرمند را ارائه می‌کنند.

 

به این ترتیب، آثار هنری کوچک در هنر معاصر صرفاً محصول انتخاب‌های زیبایی‌شناختی نیستند، بلکه از حیث روانشناسی تجربه‌ای عمیق‌تر و صمیمی‌تر را برای مخاطب فراهم می‌کنند، و از منظر انسان‌شناسی و اجتماعی بازتابی از فرهنگ، هویت، و شرایط زیستی حاکم بر جامعه است

شنبه 8 شهریور 1404 –  روزنامه هدف و اقتصاد